جای خالی گفت مان
انتخابات که فرا میرسد نامزدها هر کدام با طرح شعار و ایدهای برای جلب آرای عمومی پا به عرصه میدان رقابت میگذارند. این شعارها البته در بسیاری از مواقع با توجه به اینکه با وعده همراه است، بعضا برای مردم جذاب به نظر میرسد و از این رو مشارکتکنندگانی که پای صندوق رای میآیند براساس امیدی که بهواسطه تحقق این شعارها دارند، نام نامزد مطلوب خود را به صندوق آرا میاندازند. بیان شعار و ایده و فراتر از آن ارائه برنامه و طرح البته با در نظرگرفتن شرایط تحقق آن یکی از ملزومات هر انتخاباتی است. اما آنچه باعث ماندگاری میشود، گفتمانپردازی است. یعنی پرداختن به وجوه ممتازی که بهخوبی در سطح جامعه و افکار عمومی تبیین شده و البته ماندگارتر باشد.
لزوم گفتمانسازی
بررسی ادوار گذشته انتخاباتی نشان میدهد برخی طرحوارهها در بین عوام و خواص جامعه قابلیت گفتمانسازی پیدا کردهاند. به عنوان نمونه در دوره خاتمی تاکید بر توسعه سیاسی بود و در دوران احمدینژاد عدالت محوری قابلیت گفتمانسازی پیدا کرده و در دوره روحانی تعاملات بینالمللی مورد اهتمام قرار گرفته بود. در انتخابات فعلی هم هر کدام از نامزدها اگر بتوانند در عرصه گفتمانسازی و تبیین درست آن میان مردم توفیق حاصل کنند میتوانند امیدوار باشند حداقل از سبد آرای خوبی میان مردم برخوردار باشند.تردیدی نیست این گفتمانسازی باید متناسب با شرایط جامعه ایران باشد. مسائل و موضوعات اصلی کشور عمدتا شامل بهبود شرایط اقتصادی، افزایش تولید، رفع بیکاری، ساخت مسکن، تسهیل شرایط ازدواج، بهرهگیری هر چه بیشتر از امکانات درمانی بهویژه در شرایط کرونایی، از بعد اداری هم مبارزه با فساد و ناکارآمدی، مقابله با فامیلسالاری و تاکید بر شایستهسالاری و همچنین در بعد بینالمللی هم تقویت عرصه سیاست خارجی برای مقابله با تحریمها و بسط و گسترش روابط با همسایگان هستند. بنابراین هر کدام از نامزدها باید در همه این زمینه علاوه برای ارائه طرح و برنامهای مشخص، به گفتمانسازی نیز توجه داشته باشند. این دوره از انتخابات گرچه با تعدد نامزدهای شاخص روبهرو هستیم اما فرض قوی این است که به طور مشخص با سه نوع نگاه شامل اصولگرایی، اصلاحطلبی و اعتدالگرایی مواجهایم و البته هر کدام از این جریانها از دو یا چند نماینده در قالب نامزد در این عرصه برخوردارند.
در میانه کلید و چکش
در میان نامزدها، علی لاریجانی طی این دو سه روز بعد از ثبتنام تلاش کرد حداقل در عرصه رسانهای اینگونه القا کند که تعاملات خوب او با روحانی مانع آن نبوده که با رویکردهای دولت مستقر مشکلی نداشته باشد و حتی به استناد نطق انتخاباتی وی در روز ثبتنام او نه با کلید کاری دارد و نه با چکش. با این وصف، همچنان به نظر میرسد برای نشان دادن چهرهای مستقل از جریانهای سیاسی و تشکلهای موجود او همچنان نیاز به خلق گفتمانی جدید دارد. این گفتمانسازی از سوی او البته با چالشهایی همراه است. از این نظر که سابقه سیاسی لاریجانی برخاسته از جریان اصولگرایی است و در میانه راه هم با رویکردها و مواضعی که از خود نشان داد در بین هم طیفهای سابق و همچنین بخشهای از جامعه به عنوان متحد دولت شناخته شد. بنابراین ساختن گفتمان تازه برای او مسیر دشواری مینمایاند. گرچه او حداقل در لفظ و بیان عنوان کرده به صورت مستقل پا به عرصه گذاشته است اما سابقه و پیشینه او در دوران ائتلاف با اصولگرایان و همچنین مواضع و رویکردهای لاریجانی در دوران استقرار دولت تدبیر و امید، گفتمانسازی را برای او حداقل در روزهای اولیه شروع ماراتن انتخابات دشوار کرده است. با این وصف، برابر با برخی مسؤولیتهایی که بهویژه در حوزه روابط ایران و چین به او سپرده شده به نظر میرسد در عرصه سیاست خارجی او نگاه به شرق را بیش از گذشته دنبال خواهد کرد. از چالشهای لاریجانی این است که مثل رئیسی و جهانگیری البته با شدت و ضعفهایی از پایگاه رای مشخصی برخوردار نیست و از این رو باید تلاش کند در حوزه گفتمانسازی، بر جنبههایی تاکید کند که جزو نیازهای جامعه محسوب میشود تا کمکم این پایگاه رای برای او از طرف جامعه رایدهندگان شکل بگیرد. او از یکسو باید به تعاملش با حاکمیت فکر کند و از سویی دیگر، در خصوص گرایش و تمایل اصلاحطلبان به خود تدبیری بیندیشد. البته اولین نشانه و نماد رسانه او در عرصه انتخابات تمایل برای نمایاندن دو قطبی در عرصه رقابت بود و به نظر میرسد او در ادامه مسیر هم گفتمان خود را بر همین اساس دنبال خواهد کرد. واقعیت آن است که بهرغم حضور پرحجم رسانهای لاریجانی و طرح ادعاهایی مبنی بر مستقل بودن این نامزد انتخاباتی، به نظر میرسد او با توجه به سابقه و پیشینهای که دارد برای ارائه گفتمانی مستقل با مشکلاتی همراه باشد. او به هر صورت هنوز مواضع به زعم خود انتقادیش را درباره دولت روحانی اعلام نکرده و صرفا با یک جمله کوتاه گفته نگاهش با نگاه دولت همراه متفاوت است. گذشته از این، برخی از اعضای ستاد او معتقدند بخشی از اصولگرایان هم سهمی از سبد آرای این نامزد انتخاباتی دارند. اما با این وصف، حداقل از چهار پنج سال گذشته لاریجانی نسبت خود را با گفتمان اصولگرایی و نیروهای اصولگرا تعریف نکرده و از سوی همطیفان سابق هم البته نوع واکنشی مبنی بر فاصله گرفتن لاریجانی از جریان اصولگرایی است. اصلاحطلبان هم گرچه از مواضع این نامزد انتخاباتی در خصوص همراهی او با دولت درمورد برجام راضی و خشنودند اما همچنان خاطره تلخی از او در دوران ریاستش بر صداوسیما دارند. در چنین اوضاع و احوالی هنوز مشخص نیست لاریجانی با چه گفتمانی میخواهد حضور انتخاباتی داشته باشد.
اهتمام دوباره بر تنشزدایی در سیاست خارجی
اسحاق جهانگیری میگوید این بار در قامت حزبی و تشکیلاتی ظاهر شده و به نمایندگی از جبهه اصلاحات پا به عرصه رقابت گذاشته است. او هم البته برای خلق گفتمان جدید باید با واقعیتهایی دست و پنجه نرم کند. جهانگیری و البته جریان اصلاحطلبی طی سالهای اخیر حرفها خود را زدهاند. محوریت توسعه سیاسی، تاکید بر آزادیهای مدنی، بهبود تعاملات بینالمللی و دیگر موضوعاتی که از دوم خرداد 76 به این سو از جریان اصلاحات شنیدیم و همچنین تجربه مدیریتی جریان اصلاحطلب در دو دوره ریاستجمهوری خاتمی و همچنین دو دوره استقرار دولت روحانی هم در بین مردم بروز و ظهور کافی داشته است. با توجه به برخی ناکامیهای دولت بهویژه در عرصه اقتصادی و حتی تعاملات نافرجام بینالمللی با محوریت برجام به استناد گفتهها و نوشتههای برخی اصلاحطلبان هم ناخشنودی بخشی از مردم و حتی هوداران جریان اصلاحات را نیز در پی داشته است. از این رو، به نظر میرسد جهانگیری برای اینکه بتواند به گفتمانسازی جدیدی در سطح جامعه دست پیدا کند باید حرف تازه و نویی داشته باشد. اما حداقل حضور رسانهای و اظهارات انتخاباتی وی در روز ثبتنام نشان از وجود نشانههای جدید برای خلق گفتمان تازه نمیدهد. در عرصه سیاست خارجی هم بنابر برخی اظهارات وی و همچنین شواهد موجود به نظر میرسد جهانگیری و همطیفان او همچنان بر بسط مذاکرات و گفتوگوها با غرب برای نجات برجام تاکید دارند و بر این باورند این رویکرد عامل مهمی برای بهبود تعاملات بینالمللی، رفع تحریمها و تاثیرگذاری آن در کاهش مشکلات اقتصادی کشور خواهد بود و از این رو همچنان بر شعار مذاکره برای رفع تهدید خارجی و تحریم اهتمام دارند. اصلاحطلبان و به تبع آن نامزدهای این جریان سیاسی بر گفتمان تنشزدایی تاکید دارند و با توجه به خبرهایی ضدونقیضی که درباره مذاکرات وین به نظر میرسد در پی آنند که در صورت موفقیت احتمالی این گفتوگوها آن را سخاوتمندانه به حساب کامیابی برجام واریز کنند. عرصه اقتصاد نشان داد برنامههای اعتدالیون و اصلاحیون چندان تاثیری بر سفره مردم نداشته و در عین حال مشکلات معیشتی فراوانی هم برای جامعه حاصل شده است. بنابراین حداقل در عرصه برنامهریزی و مدیریت چنین به نظر میرسد که پروژههای مدیران اصلاحطلب و اعتدالی با موفقیت همراه نبود و همچنان که در زبان برخی مسؤولان شنیدهایم همچنان آنان منتظر خوشهچینی از ثمرات برجام و ادامه سیاست تنشزدایی هستند. بنابراین میتوان گفت حضور جهانگیری در صورت ادامه فعالیت انتخاباتی تا زمان شنیدن سوت پایان رقابتها حاوی گفتمان جدیدی در حوزههای داخلی، اقتصادی و سیاست خارجی نیست و همچنان بر گفتمان قبلی تاکید دارند. در میان نامزدها، جهانگیری بهصراحت اعلام کرده متعلق به جریان اصلاحطلب است و در مقابل رئیسی و لاریجانی که هر دو بر مستقل بودن تاکید کردند، جهانگیری از وابستگی حزبی خود میگوید. در منظومه فکری اصلاحطلبان در طول سالهای فعالیتهای تشکیلاتی آنچه مهم است موضوع توسعه سیاسی و آزادیهای فردی و اجتماعی است. به همین علت در بسیاری از موضعگیریهای خود، به برخی از موضوعات حاشیهای مثل فیلترینگ، آزادی بیان، حضور زنان در ورزشگاهها بیش از مباحث اقتصادی و معضلات اجتماعی توجه نشان میدهد. از این رو به نظر میرسد گرچه اسحاق جهانگیری مدام از اهتمام به رونق اقتصادی سخن میگوید اما در نهایت گفتمان غالب در نگاه انتخاباتی او ترجیح آزادی و توسعه سیاسی بر سایر وجوه اجتماعی و اقتصادی است.
تاکید بیشتر بر فساد ستیزی
ابراهیم رئیسی را باید جدیترین نامزد اصولگرایی در کنار دیگر نامزدهای این جریان سیاسی محسوب کرد. سابقه وی در انتخابات گذشته و طرح گفتمان نو مبنی بر مبارزه با فساد و همچنین عملکرد او از زمان تصدی ریاست قوهقضاییه البته در اذهان سطوح مختلف جامعه از او چهرهای فسادستیز تصویرکرده است. رویکردهای رسانهای هم البته حاکی از آن است که وی نیز همچنان بر همان گفتمان گذشته تاکید دارد و بنا به اظهاراتی که از او منتشر شده رقیب او نامزدها نیستند، بلکه فساد و ناکارآمدی است. بنابراین به طور مشخص میتوان گفتمان رئیسی را مبارزه با فساد و ناکارآمدی دانست. در عرصه سیاست خارجی هم به نظر میرسد با توجه به رویکردهای غالب اصولگرایان تکیه اصلی بر محور تاکید بر ایستادگی در عرصه داخلی بهویژه در حوزه انرژی هستهای و همچنین حمایت از محور مقاومت باشد. در حوزه اقتصادی هم با توجه به سابقه رئیسی در برخورد با فساد به نظر میرسد تاکید ویژه بر مبارزه با مفسدان اقتصادی و مقابله با اختلاس، ارتشاء، باندبازی جزو محورهای مورد توجه این نامزد انتخاباتی مبتنی بر همان گفتمان فسادستیزی باشد. در عین حال باید خاطرنشان کرد منظومه فکری این نامزد انتخاباتی و فضای گفتمانی او تاکید بر مبارزه با فساد بیش از دیگر جنبهها موردتوجه است. این نامزد انتخاباتی گفتمان مبارزه با فساد در دستگاههای دولتی را نمایندگی میکند و همچنین خواهان بازگرداندن دولت میان مردم است. به اعتقاد رئیسی، در این گفتمان فاصله میان حاکمیت و مردم زیاد شده و باید این قطار را دوباره به ریل اصلی بازگرداند. ابراهیم رئیسی، داوطلب انتخابات سیزدهم ریاستجمهوری گفت: مهمترین خواسته مردم دغدغه معیشتی آنهاست و بنده نیز به مساله اقتصادی و معیشتی مردم بسیار اهمیت میدهم. فکر میکنم راههای خوبی برای بازکردن گرهها از زندگی مردم وجود دارد. او در زمان ثبتنام بر این نکته تاکید خواهد کرد که دولت احتمالی وی بر پایه عدالت محوری است. طبعا گفتمان عدالت محوری او با بیان احمدینژاد درباره محوریت عدالت با توجه به نوع نگاه و رویکردهای سیاسی و اجتماعی متفاوت به نظر میرسد. به گفته این نامزد انتخاباتی هدف وی این است که مردم طعم شیرین عدالت را احساس کنند. به گفته رئیسی عدالت با سخنرانی، سرودن شعر و نوشتن محقق نمیشود، عدالت یک برنامه عملی و میدانی است که مردم احساس عدالت کنند. در میان برنامههای و مواضع رئیسی هم مبارزه با فساد و مقابله با مفسدان و برخورد با اخلالگران اقتصادی بیش از سایر وجوه مورد تاکید قرار گرفته است و البته در مقایسه با لاریجانی و جهانگیری این گفتمانسازی با رویکردها و مواضع او تطابق بیشتری دارد. این موضعگیریهای رئیسی البته در انتخابات96 هم سابقه دارد و البته حرف جدیدی نیست. به هر صورت چنین به نظر میرسد که به اعتقاد رئیسی، تحقق عدالت در جامعه از مسیر مبارزه با فساد میگذرد.